ترسم از هجوم شب
ترسم از سياهيه
ترسم از دلواپسي
ترسم از دلتنگيه
نگاهتو فانوس راهم كن
تا از اين كوچه ردشم
تا از اين كوچ رهايي
ميشود باور كرد
كه در آغاز اين كوچه
تمام من پيش تو جامانده ؟
برخواهم گشت تا
از لابلاي تو
خود را پيدا كنم .
ترسم از سياهيه
ترسم از دلواپسي
ترسم از دلتنگيه
نگاهتو فانوس راهم كن
تا از اين كوچه ردشم
تا از اين كوچ رهايي
ميشود باور كرد
كه در آغاز اين كوچه
تمام من پيش تو جامانده ؟
برخواهم گشت تا
از لابلاي تو
خود را پيدا كنم .