skip to main
|
skip to sidebar
تخته سیاه
نمیدونم چرا تخته سبز رنگ رو سیاه می نامند!
۱۳۹۲ شهریور ۴, دوشنبه
کار من نیست که خود را آسوده کنم
گرچه سخت سختم
در جنگ تن به تن با یاقوتی چون تو
باید سوده شوم
از آوار
سوده گی من دور نشو
من غبارم محتاج دستان توام
(بهمن 91)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
تخته سیاه
درباره من
jafari
مشاهده نمایه کامل من
دوستان من
علي مهر
رواق منظر
معجزه باران
عینالی
رستاخیز خیال
بايگانی وبلاگ
◄
2008
(14)
◄
مهٔ
(8)
◄
ژوئن
(1)
◄
ژوئیهٔ
(1)
◄
اوت
(1)
◄
سپتامبر
(1)
◄
اکتبر
(1)
◄
نوامبر
(1)
◄
2009
(10)
◄
ژانویهٔ
(2)
◄
ژوئن
(2)
◄
ژوئیهٔ
(2)
◄
اوت
(1)
◄
نوامبر
(2)
◄
دسامبر
(1)
◄
2010
(19)
◄
ژوئیهٔ
(1)
◄
اوت
(3)
◄
سپتامبر
(3)
◄
اکتبر
(5)
◄
نوامبر
(3)
◄
دسامبر
(4)
◄
2011
(25)
◄
ژانویهٔ
(4)
◄
فوریهٔ
(1)
◄
آوریل
(1)
◄
مهٔ
(1)
◄
ژوئن
(2)
◄
اوت
(5)
◄
سپتامبر
(3)
◄
اکتبر
(7)
◄
نوامبر
(1)
◄
2012
(14)
◄
مارس
(1)
◄
آوریل
(2)
◄
اوت
(1)
◄
سپتامبر
(1)
◄
نوامبر
(4)
◄
دسامبر
(5)
▼
2013
(9)
▼
اوت
(9)
بیا دلتنگی هایم را با تو تقسیم کنم گریه های پن...
به شکل نوازش عبورکن از کنارمن و نگذار کودک...
چه عشق ها زیر پای غرور و چه غرورها زیر پای ع...
تکه ای از باد که مست بود و بد مستی میکرد بلع...
باد دست اب را گرفت و پابه پا برد تا شیوه پروا...
کار من نیست که خود را آسوده کنم گرچه سخت سختم...
این ابر آبستن راه گم کرده دور خود میچرخد به س...
میدانی برای سخن گفتن باتو ازکدام جاده ها ازک...
ستاره امشب سقف آسمان کوتاه بود یا که دس...
آمار
آمار
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر