۱۳۸۷ اردیبهشت ۲۵, چهارشنبه

دین عشق







اگردیدی که مهتاب به رفتار شما میخندد



و رقص ان ابر دل انگیز



خاطره کودکیت را میرقصد



واگر خیس شدی وهم آواز باران



و کمر به چیدن سیب قرمز بستی



و نگذاشتی سیب راجاذبه مغلوب کند



شک نکن تو عاشق شده ای



این معجزه پیغمبرعشق است


به عشق خود مومن باش



دین دیگری در راه است

۳ نظر:

ناشناس گفت...

ای ستاره. ما سلام مان بهانه است.
عشق مان دروغ جاودانه است.
در زمین زبان حق بریده اند
حق زبان تازیانه است.
وانکه با تو صادقانه دردو دل کند های های گریه شبانه است!

ناشناس گفت...

شبانگاهان که خورشید تن به دریا میسپارد
من و تو مست از بامداد فردا
که این خورشید ابدیده
چگونه چون کوه طلا سراز بالین خیس برمیدارد.

ناشناس گفت...

امیدوارم ناشناس باز هم بیایم
آی دی مرا در مدیریت پیچ خود می توانید بشناسید و همچنین لخن نوشته هایم را


خدا حافظ

 
Free counter and web stats